صنعت نشر، قصه پُر آب چشم!
در این گزارش که در شماره یکشنبه سوم آبان 1394 خورشیدی به قلم آزاده صالحی انتشار یافت، می خوانیم: صنعت نشر لاغر شده است، وضع نشر خوب نیست و شرایط آن، بغرنج و بحرانی است… این ها سخنانی است که ناشران در سال های اخیر نسبت به حیطه فعالیت های خود به فراخور گفتگوهایی که با رسانه ها انجام می دهند، ابراز می کنند و حالا همگی متفق القول به یک نتیجه رسیده اند که صنعت نشر در حال حاضر به بن بست رسیده و به رغم ظرفیت های گسترده ای که دارد، درانزوا و رکود قرار گرفته است.از آنجایی که به قول شاعر “یک قصه بیش نیست غم عشق و وین عجب، از هر زبان که می شنوی نامکرر است»، به این سخنان اکتفا نکرده ایم و بازهم به سراغ ناشران رفته ایم، تا ارزیابی آنان را درباره شرایط نشر در وضعیت فعلی بشنویم.
**رکود بازار کتاب
مسعود کوثری ـ مدیرعامل انتشارات علمی فرهنگی، شرایط نشر کتاب در حال حاضر را به لحاظ اقتصادی نامناسب عنوان می کند و می گوید: حاشیه سود ناشر با توجه به مخارجی که صرف چاپ یک کتاب می کند، به هیچ وجه سازگار نیست. حاشیه سود انتشار هر کتاب برای ناشر بین 15 تا 17 درصد است، ولی همین مقدار هم با مخارجی که ناشر برای آماده سازی آن کتاب انجام می دهد، همخوانی ندارد.
تا جایی که حتی نقدینگی حاصل از حضور در نمایشگاه بین المللی کتاب هم نمی تواند مسائل مالی ناشران را حل کند. مسئله این است که مؤسسه های انتشاراتی ایران درحال حاضر خسته اند و تردید دارند که به این مسیر ادامه بدهند یا نه؟
مدیرعامل انتشارات علمی فرهنگی اضافه می کند: همه این مسائل باعث شده است تا برخی از ناشران برای گذران معاش خود، به چاپ ترجمه های تکراری که پیش از این بارها توسط مترجمان دیگر عرضه شده است، بپردازند و نشان از آن دارد که در بازار کتاب، با رکود مواجه شده ایم.
ازاین ها گذشته، فروش کتاب های مرجع در سال های اخیر به شدت کاهش یافته است و به بیان ساده تر، کتاب های مرجع و فرهنگ ها دیگر در الویت خرید اهالی فرهنگ و حتی دانشجویان و استادان دانشگاه نیستند. روی این اصل است که ناشران به چاپ کتاب هایی در قطع کوچک روی آورده اند که نتیجه آن هم می شود کتاب های بازاری که عملا کاربرد مفیدی برای فردی که چنین کتاب هایی را می خرد، ندارد.
**در حوزه تالیف متوقف شده ایم
کوثری با اشاره به این که در حوزه انتشار کتاب های داخلی متوقف شده ایم، ادامه می دهد: باید بپذیریم در زمینه کتاب های تألیفی به آن شکلی که باید، آثار چشمگیری چاپ نمی شود و شاید ممیزی و دیگر مشکلات معیشتی باعث شده است تولید این کتاب ها کاهش یابد در حال حاضر به ویژه اغلب دانشگاهیان و استادان دانشگاه از نگارش و تالیف کتاب کناره گیری کرده اند و در نتیجه، بازار به دست برخی از جوانانی افتاده است که جویای نام هستند و از آنجایی که تجربه و پشتوانه کافی علمی ندارند، به ترجمه کتاب هایی می پردازند که اغلب هم پراز غلط است. ناشر هم به دلیل این که زودتر به سود مادی خود دست یابد، این کتاب ها را بی آن که نظارتی بر روی آنها داشته باشد، به همان شکل مغلوط چاپ می کند. به نظر من بحران در حوزه نشر در جایی شدت می گیرد که بخش دانشگاهی یعنی استادان دانشگاه از نوشتن آثار فاخر کنار کشیده اند.جامعه ما روز به روز از کتابخوانی فاصله می گیرد که این مسئله هم دلایل زیادی دارد. یک بخش آن به دغدغه های اقتصادی برمی گردد و مسئله دیگر فرهنگ سازی است.
برای تشویق افراد یک جامعه به کتاب خواندن، باید فرهنگ سازی صورت بگیرد، اما این موضوع هم در حال حاضر در جامعه ما دیده نمی شود. چندان که امروز، خانواده ها و مدارس کنکور زده شده اند و هّم وغم والدین در خانه و اولیاء در مدرسه براین متمرکز شده است که دانش آموزان در کنکور قبول شوند. باعث تأسف این است که حتی مؤسسات کنکوری به مقاطع تحصیلی ابتدایی و راهنمایی نیز نفوذ کرده اند و این یعنی رخت بستن مطالعه آزاد و کمرنگ شدن بازار کتاب های غیر درسی!
از مدیرعامل انتشارات علمی فرهنگی راه حلی را برای برون رفت از بن بست هایی که درحال حاضر در حوزه نشر به آن دچار آمده ایم، می پرسم. او در پاسخ می گوید: ارائه راه حل برای مرتفع کردن مشکلات صنعت نشر به سادگی صورت نمی گیرد. تصورمی کنم باید بیش از پیش درباره تولید کتاب، گفتگو و تبادل نظر شود. ناشران معدودی با کیفیت بهتر به تولید بپردازند، بسته بندی کتاب ها به تغییرات اساسی دست یابد و موضوع های اجتماعی و قابل لمس در جریان تالیف کتاب ها، مد نظر قرار گرفته شود. متأسفانه در سال های اخیر تعداد کتاب هایی که به نوعی بازتاب مسائل روز جامعه ما باشند کم تولید شده است. درحالی که اطمینان دارم مخاطبان کتابخوان به خواندن این گروه از کتاب ها، علاقه و اشتیاق زیادی دارند.
**شمارگان کتاب به تعداد انگشتان دست!
وحدت رهروان ـ مدیر انتشارات میترا نیز از جمله ناشرانی است که درباره وضعیت صنعت نشر در حال حاضر می گوید: وضع نشر در کشور ما امروز اسفبار است،اگرچه مسئله ممیزی و حتی اعلام وصول ها در شرایط کنونی به نسبت سال های اخیر تفاوت زیادی کرده و شرایط ازاین منظر بهتر شده است. به عنوان مثال، بسیاری از کتاب هایی که از سوی انتشارات میترا در سال های گذشته برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد می رفت، با بهانه های غیر منطقی مواجه می شد.
ولی می بینیم بعد از روی کار آمدن دولت جدید، روند ممیزی کتاب ها تا حد زیادی بهبود یافته است، با این حال مشکلات اصلی حوزه نشر هنوز به قوت خود باقی است.آنچه در شرایط کنونی درحوزه نشر به چشم می خورد. این است که اغلب مردم خود را از کتاب خواندن بی نیاز می دانند. تیراژ کتاب در سال های اخیر به شدت کاهش یافته و به300 یا500 نسخه رسیده است. به عنوان یک ناشر، ترسم ازاین است که شمارگان کتاب به زودی به تعداد انگشتان دست نیز برسد! چون همان تعداد 300 یا500 نسخه کتابی که ناشر بر روی آنها سرمایه گذاری و چاپ می کند با افت فروش مواجه می شود و آن طور که باید، اقبال مخاطبان را به همراه نمی آورد.
**شبکه های اجتماعی مقصر نیستند
مدیر انتشارات میترا اضافه می کند: برخی براین باورند که نقش شبکه های اجتماعی در کتاب نخواندن مردم به ویژه در سال های اخیر، تاثیرزیادی داشته است. به شخصه با این ادعا موافق نیستم و فکر می کنم وجود رسانه هایی مثل اینترنت، تاثیری در این مسئله ندارد، بلکه این خود مردم هستند که به دلایل مختلف از کتاب خواندن فاصله گرفته اند. ضمن این که درهمان شبکه های اجتماعی که برخی می گویند تمامی اوقات فراغت مردم را به خود مشغول کرده است، اگر کسی متنی بیش از 10 خط را منتشر کند، هیچ کاربری آن را تا آخر نمی خواند. می خواهم بگویم اقبال عمومی در این شبکه ها نیز به سمت متن های کوتاه و موجز و فشرده است.
مخاطب امروز دیگر حوصله ندارد که وقت خود را صرف خواندن مطالب بلند در شبکه های اجتماعی کند، چه برسد به خواندن رمان های شاخص و مطول! روی این اصل است که فکر می کنم ورود کتاب های الکترونیک و اینترنت نقشی در مسئله دوری مردم از کتاب خوانی نداشته است، کتاب خواندن پیش از هرچیز فرهنگی است که باید درون هر خانواده شکل بگیرد تا در یک جامعه گسترش یابد.
متأسفانه آسیب های کتاب نخواندن افراد در جامعه روز به روز نمود بیشتری پیدا می کند، به عنوان مثال، بارها شاهد غلط های املایی فاحش در کتاب ها و به ویژه کتاب های مربوط به جوانان بوده ام و تأسف می خورم که چرا با آن که ملتی به لحاظ فرهنگی،غنی و پرسابقه هستیم، به این شکل درآمده ایم. اگرچه درزمینه بی رونقی نشر و کتاب، مشکلات اقتصادی را نباید نادیده گرفت.
طبیعی است که تا فردی مایحتاج اصلی زندگی خود را تأمین نکند، به فکر خرید کتاب نخواهد افتاد. زیرا کتاب و اصولاً سایر بخش های فرهنگی همواره در جامعه ما در مراحل بعدی قرار داشته است. حالا بماند که برای خریدن یک کتاب همیشه بهانه ای برای این که قیمت آن بالاست وجود دارد، درحالی که گاه دیده می شود فرد برای خوردن فست فود حاضر است، بالاترین قیمت را هم بپردازد تا آن غذا را بخرد، ولی درباره کتاب هیچ گاه چنین اتفاقی نمی افتد. یا دست کم در شرایط کنونی کمتر کسی حاضر می شود از هزینه های اصلی زندگی خود حذف کند و به جایش کتاب بخرد.اگر امروز می بینیم که مشکلات در حوزه نشر افزایش یافته است، علل مختلفی دارد.
در واقع، آموزش و پرورش نیز به معیوب شدن چرخه نشر کمک زیادی کرده است، چنان که می بینیم در مدارس امروز، آنچه بیشتر حائز اهمیت است، این است که بچه ها از سد کنکور عبور کنند. به این ترتیب در مدارس از مقطع راهنمایی تا پایان دبیرستان هیچ تشویقی نسبت به مطالعه کتاب های غیر درسی صورت نمی گیرد و بچه ها باید دائما کلاس کنکور بروند و تست بزنند، تا بتوانند به دانشگاه ها، راه یابند.
**افزایش کتاب های بازاری
با این ناشر این سئوال را مطرح می کنم که اگر بخواهیم مُعضل بی رونقی نشر را از منظر دیگری مورد بررسی قرار دهیم، آیا می توانیم بگوییم در این سال ها درحوزه ادبیات داستانی به طور مشخص، آثاری که چشمگیر و جذاب باشند تولید نشده اند تا مخاطب نسبت به خواندن چنین کتاب هایی تشویق شود؟ رهروان در پاسخ می گوید: طبیعی است که ادبیات داستانی هم در این سال ها به آن شکلی که باید، از رونق خوبی برخوردار نبوده است و به همین دلیل مخاطب نسبت به کتاب خریدن و کتاب خواندن بی اعتماد شده و این مسئله موجب شده است کتاب های روان شناسی مانند چگونه با همسر خود برخورد کنیم،چگونه همسری مناسب پیدا کنیم و… در بازار، بیش از سایر کتاب ها به فروش برسند.
می خواهم بگویم مشکلاتی که درحوزه نشر وجود دارد، باعث شده است تا این حیطه به رکود و انزوا برود و در مقابل، یک سری کتاب های بازاری و عامه پسند که هیچ پشتوانه علمی ندارند و به عنوان مثال اطمینان دارم که هیچ روان شناسی برای درمان فرد،این کتاب ها را توصیه نمی کند، تا در بازار کتاب رشد کنند.درعین حال همان طور که اشاره کردید، کتاب های شاخص ادبی دیگر مثل سابق در کتابفروشی ها به چشم نمی خورد که به عنوان نمونه در حوزه ادبیات داستانی و رمان، کمتر کتابی داریم که همپای رمان “شوهرآهوخانم» باشد. درحالی که این کتاب با وجود آن که سال ها از نگارش و چاپش می گذرد، هنوز طرفدار دارد و مخاطبان به خرید این کتاب و دیگر آثاری که متعلق به نویسندگان پیشکسوت هستند و سال ها پیش چاپ شده اند، اقبال بیشتری نشان می دهند تا کتاب هایی که امروز دراین حوزه چاپ می شود.
از این ها گذشته برخی از نویسندگان پیشکسوت در سال های اخیر به دلایل مختلف دلزده و آزرده خاطر شده اند و از جامعه کناره گرفته اند. کناره گیری و گوشه نشینی این گروه از نویسندگان، باعث شده است استعدادها و سوژه هایی که این نویسندگان برای خلق آثار شاخص دارند، به هدر برود و بی استفاده بماند. نتیجه اش هم چاپ کتاب های عاشقانه سخیف و عرضه آن ها به بازار کتاب می شود، کتاب هایی که به آنها زرد گفته می شود و هیچ پیامی برای مخاطبان خود ندارند و با محدود شدن به موضوع های کلیشه ای، سعی می کنند توجه مخاطبان را به خود جلب کنند.
**رکود فروش از کتاب تا لوازم التحریر
سینا جعفریه ـ مدیر فروشگاه انتشارات ثالث نیز درباره دلایل بی رونقی حوزه نشر می گوید: نشر ثالث در ردیف معدود مؤسسه هایی قرار دارد که در سال های گذشته، مهر و آبان ماه از فروش مطلوبی برخوردار بوده است، اما جای تعجب است که امسال به رغم سال های دیگر چنین فروشی دیده نمی شود. نه فقط در بخش کتاب، بلکه این رکود در زمینه فروش لوازم التحریر نیز دیده می شود و برای ما این سوال پیش آمده است با توجه به این که لوازم التحریر با بازگشایی مدارس و دانشگاه ها جزو اقلام ضروری هر دانش آموز و دانشجو است، چرا با رکود فروش مواجه شده است؟
یا به عنوان مثال، نشر ثالث همیشه در بخش فروش کتاب های علوم انسانی، فروشی رضایت بخش داشته است، اما امسال ازاین منظر نیز در سایه قرار گرفته ایم و آن طور که انتظار داشتیم، فروش مان مناسب نیست. می توان گفت، این انتشارات و اصولاً کتابفروشی ثالث امور خود را بیشتر از طریق برگزاری برنامه های فرهنگی و هنری، نکوداشت ها و بزرگداشت ها برای اهالی فرهنگ و هنر می گذراند.
**نقش پررنگ اهالی سینما و تئاتر
جعفریه با اشاره به این که روند صدور مجوز چاپ و انتشارات کتاب بعد از روی کارآمدن دولت جدید تغییرات مثبتی کرده و به مراتب بهتر شده است، اضافه می کند: مسئله این است که فرهنگ کتابخوانی از میان رفته است و به بیان ساده تر،ناشران با مشکلاتی که در حوزه نشر با آن دست به گریبان هستند، به نوعی در آستانه ورشکستگی قرار دارند. فروش کتاب به نحو عجیبی در سال های اخیر کاهش یافته و تبدیل به مسئله ای نگران کننده برای ناشران شده است. شاید یک دلیل کم رونقی فروش کتاب را بتوان در وجود شبکه های اجتماعی دانست.
کما این که امروز هر کسی را که می بینید به جای آن که سر در کتاب داشته باشد، به گوشی تلفن همراه خود مشغول است و سعی می کند وقت خود را با گذراندن در شبکه های اجتماعی پُر کند. اگرچه ما نیز سعی کرده ایم از این مسئله استفاده و اپلیکیشنی به نام “طاقچه» در قالب “پی دی اف» طراحی کنیم که به راحتی در تلفن های همراه قابل نصب باشد و از این منظر با اقبال خوبی هم از سوی مخاطب مواجه شده ایم، اما واقعیت این است که لذت خواندن کتاب کاغذی از میان رفته است، آن لذتی که به هنگام لمس ورق های کتاب به آدم دست می دهد و باعث می شود فرد به سمت خواندن کتاب بیشتر تشویق شود، دیگر در جامعه ما رنگ باخته است. با این تفاسیر، چشم انداز روشنی را برای حوزه نشر نمی بینم که فکر می کنم صنعت نشر با وجود بحران هایی که دارد، باید به شکل ریشه ای مورد آسیب شناسی قرار بگیرد.
زیرا در شرایط کنونی، صنعت نشر به بُن رسیده است و باید فکر اساسی برای برون رفت از این بحران از سوی سیاست گذاران فرهنگی صورت بگیرد. به نظر می رسد یکی از راه حل هایی که می تواند صنعت نشر را ازاین بحران و بن بست نجات دهد، این باشد که اهالی فرهنگ و هنر دراین زمینه مشارکت پررنگی داشته باشند. به عنوان مثال، یک بازیگر که در اینستاگرام عضو است و دنبال کنندگان و مخاطبان زیادی دارد، یک کتاب را در صفحه شخصی اش به عنوان پیشنهاد به مخاطبان و دوستدارانش ارائه کند. حتم دارم با این روش، مخاطبان زیادی از آنجایی که فلان بازیگر را الگو قرار داده اند، به سراغ این کتاب می روند و آن را می خرند و می خوانند.
**اوضاع نشر وخیم است
مهدی ساروخانی ـ مدیر بخش تحقیقات انتشارات امیرکبیر نیز نظرات خود را درباره وضعیت صنعت نشر در شرایط کنونی، چنین ابراز می کند: اوضاع نشر وخیم است و از منظرهای مختلف می بینیم که این صنعت با بحران های جدی مواجه شده است. آنچه درحال حاضر مهم است، این است که فرهنگ سازی به رغم تلاش مسئولین، آن طور که باید نسبت به کتاب و کتابخوانی صورت نمی گیرد و به همین دلیل است که با افت سرانه مطالعه در جامعه مواجه شده ایم و هر روز خبر می رسد که کتابخوانی در خانواده ها روز به روز کمتر شده است.
حتی دیده می شود دانشجویان و استادان رشته های مختلف دانشگاهی نیز صرفاً به فراخور رشته های علمی شان، به مطالعه می پردازند، یعنی بیشتر به مطالعه کتاب های درسی می پردازند تا کتاب های غیر درسی. حالا بماند که گرانی کتاب هم مزید برعلت شده است تا مخاطب از کتاب فاصله بگیرد.به ویژه در قشر دانشجو که عملا خرید کتاب های چند جلدی که مرتبط با رشته های تحصیلی آنها نیز هست، با افت زیادی روبه روشده است به خاطر دارم که در نمایشگاه کتاب سال گذشته، مجموعه2 جلدی از سوی انتشارات امیرکبیر به معرض نمایش گذاشته شده بود که50 هزار تومان قیمت داشت، دانشجویی از من پرسید آیا می تواند یک جلد این کتاب را بخرد، چون از عهده خرید جلد دیگر آن برنمی آید. وقتی قدرت خرید دانشجو تا این اندازه برای خرید کتاب پایین آمده است، ما چه انتظاری داریم که جامعه ای کتابخوان داشته باشیم و همه به خواندن کتاب توجه و علاقه نشان بدهند؟!
درسال های گذشته، کمک های غیر مستقیمی به ناشران تعلق می گرفت و به عنوان مثال، کاغذ دراختیار ناشران گذاشته می شد، ولی همین کمک متأسفانه موجب پدید آمدن رانت و باند بازی شده بود. یعنی یک عده می رفتند به هر زحمتی بود پروانه انتشارات صوری برای خود دست و پا می کردند، سهمیه کاغذ می گرفتند و در بازار آزاد، به چند برابر قیمت می فروختند. همین مسئله باعث شد سهمیه کاغذ ناشران برداشته و حذف شود. بعد از آن بُن کتاب جایگزین شد، اما می بینیم توزیع بُن کتاب هم به آن شکلی که باید، مطلوب نیست. بُن کتاب نباید فقط به دانشجویان و اهالی دانشگاه داده شود، بلکه به عنوان مثال در آستانه برگزاری نمایشگاهی مانند نمایشگاه بین المللی کتاب، باید به صورتی تقسیم شود. که به دست تمامی اقشار جامعه برسد تا آن ها هم بتوانند کتاب بخرند.
**چاپ کتاب های فاخر
ساروخانی درادامه سخنانش تصریح می کند: اغلب کتاب هایی که در حوزه ادبیات داستانی و رمان منتشر می شود، چنگی به دل نمی زند و بجز موارد انگشت شماری، باقی آن ها آثاری کلیشه ای و تکراری و بازاری شده اند که مخاطب را نسبت به خرید چنین کتاب هایی دلزده می کند. اگرچه انتشارات امیرکبیر همواره بنای خود را بر چاپ کتاب های فاخر ادبی چه در حوزه تألیف و چه درحوزه ترجمه گذاشته است. ب
ه طوری که چند سالی است کارگروه تخصصی رمان در انتشارات امیرکبیر راه اندازی شده که مشتمل بر گروهی حرفه ای و زبده است و آنها تمامی داستان های جهان را مورد رصد و بررسی قرار می دهند. ازاین رهگذر ما2 مجموعه پدید آورده ایم، یکی مجموعه داستان های خارجی است که تا کنون مجلدهای زیادی از آن منتشر شده است و دیگری مجموعه رمان های بزرگ که دربرگیرنده آثار ادبی کلاسیک شاخص جهان است و تا امروز بیش از30 عنوان ازاین مجموعه چاپ شده و در اختیار علاقه مندان قرار گرفته است.
*منبع: روزنامه اطلاعات
**گروه اطلاع رسانی**2059**9131
انتهای پیام /*
This entry passed through the Full-Text RSS service – if this is your content and you’re reading it on someone else’s site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers.